ارز ترجیحی به نام مردم به کام دلالان
- شناسه خبر: 8463
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۳۶
- بازدید : 696 بازدید
- نویسنده: مدیر سایت
شیوابیان: نگاه همراهان: “ز من مرنج ای شیخ؛ چرا که وعده، تو کردی و او به جا آورد… ”
صرف نظر از هر نگاهی که به روحانی یا رئیسی داشته باشیم، صرف نظر از اینکه نام اقدامات اخیر اقتصادی را در حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰تومانی “جراحی اقتصادی” بگذاریم که با چاقوی جراحی در حال برآوردن یک غده چرکین از اندام اقتصاد است یا “حفاری اقتصادی” بنامیم که با کلنگی در حال برآوردن یک ریشه بدنهاد از کشتزار اقتصاد کشور است.
صرف نظر از اینکه در یک رشته از اظهارات و نوشتههای با نگاه محض سیاسی و نه لزوما اقتصادی گفته میشود که آیا اگر این جراحی به طریق روحانی هم انجام میشد، چنین همراهی و همدلی و همکاری با او میشد یا نمیشد؟
صرف نظر از اینکه این جراحی اقتصادی با این سامانههای بیسامان تخصیص یارانهها در بردارنده نقدهای فراوانی نیز هست و با این متغیرهای ناقص سامانهها هنوز هستند کثیری که با دهها میلیارد تومان املاک تجاری و مستغلات و ثروت و… به ریش دولت و مردم میخندند و از این سیستم یارانه میگیرند و چه بسیار جوانان متاهلی که صرفا با دارا بودن یک وانت به نام خود و یک پراید به نام همسر و یا یک سفر کوتاه خارجی با پسانداز پنج شش میلیونی و یا یک گردش مالی ده میلیون تومانی از دریافت یارانه محروم شدهاند.
باید گفت که ارز ترجیحی ۴۲۰۰تومانی، درخت بدنهادی در اقتصاد کشور بود که با اتلاف دهها میلیارد دلار ارز کشور در طول این چند سال گذشته، بیش از ۷۰درصد از منافع خود را نصیب دلالان و رانتخواران اقتصادی کرد و کمتر از ۳۰درصد از عواید این تصمیم عملا به مردم رسید و هر روزی هم که از زمان اجرای آن سپری شد، آثار زیانبارش بر اقتصاد کشور تحمیل شد.
به معنی واقعی کلمه، خاری بود که با بیدقتی تمام بر سر راه اقتصاد کشور، کاشته شد و هرچه هم که رهگذران این راه، ملامتگر شدند و بگفتندش بِکَن این را، اما کسی آن را نَکَند:
هر دمی آن خاربُن افزون بشد
پای خلق از زخم آن پرخون بشد.
حداکثر جوابی که به معترضان و منتقدان این تصمیم داده میشد این بود که “آری باید بر کَنَم روزیش من”. مدتی فردا و فردا وعده داد، تا اینکه درخت خار، شد، محکم نهاد. گفت روزی عاقلی که:
تو که فردا و فردا میکنی این را بدان که به هر روزی که میآید زمان، آن درخت بد جوانتر میشود، وین کَنَنده پیر و مُضطَر میشود.
خاربُن در قُوَت و برخاستن است
خارکَن در پیری و در کاستن است.
خاربن هر روز و هر دم سبز و تر
خارکَن هر روز، زار و خشک تر
او جوانتر میشود تو پیرتر
زود باش و روزگار خود مبر….
باری؛ با هر تبعاتی که کَندن این خار از مزرعه اقتصاد کشور داشت، بالاخره کنده شد و در این میان، لطفا ز من مرنج ای شیخ! چرا که وعده اصلاحات اقتصادی را تو کردی و او به جا آورد و هیچ کاری به این هم نداریم که، که بود ساقی او و این باده از کجا آورد؟
هرچه بود این کار از ضرورتهای اجتنابناپذیر اقتصاد کشور بود که انجام شد و چنین کاری با دقتی بیشتر از این و کاستن از تبعات و ضعفهای اجرایی آن برای اصلاح الگوی مصرف آرد و نان کشور نیز نیاز است.
کشوری که با اینهمه محدودیتهای آبی، توان تولید حداکثر هشتمیلیونتن گندم از مصرف بیرویه یازدهمیلیونتنی خود را دارد؛ تا چه وقت میتواند بر اینهمه اتلاف و اسراف و قاچاق گندم و آرد، با فاصله قیمتی دهبرابری آن با نرخ آزاد و یارانهدارش، چشم خود را بربندد؟!
آرد بستهای ۴۰هزار تومان کجا و نرخ بازار آزاد ۵۰۰هزار تومانی آن کجا؟ تولید نان با دهها پروسه نفسگیر و انرژیبر و هزینهزا کجا و مصرف آن در دامداریها و مرغداریها کجا؟
با اینهمه فقدان نظارت در امر گندم و آرد و نان کشور، کمتر کسی را میتوان یافت که تفاوت دهبرابری قیمت آرد را در قیمت یارانهای و بازار آزاد آن، نادیده بگیرد و این کالای یارانهدار، سر از قاچاق و بازار آزاد درنیاورد.
بهتر است دولت برای سروسامان دادن به این بیسامانی کاری بکند و با زیرساختهای الکترونیک، نظمونسقی به امور نان بدهد؛ وگرنه، با اینهمه الگوهای پرریختوپاش و آشفتهبازاری که بر وضع نان و آرد کشور، حاکم است، به سالی دجله گردد خشکرودی.
یادداشت:مالک رضایی، کارشناسارشد علومسیاسی، در یادداشتی برای “راهبرد”