راهداران مستحق برخورداری از قانون سختی کار هستند
- شناسه خبر: 2079
- تاریخ و زمان ارسال: ۱ دی ۱۳۹۹ ساعت ۹:۰۵
- بازدید : 861 بازدید
- نویسنده: رشید عبدالحسینی
به مناسبت روز راهدار و هفته حمل و نقل ، به منظور تجلیل از رشادت ها و جانفشانی های راهداران عزیز که در سخت ترین شرایط جوی ، جاده ها و گردنه های برفگیر و صعب العبور استانمان را باز نگه داشته و امکان جاری بودن زندگی را برایمان ممکن می سازند، گفتگویی با عظیم جوادی راهدار نمونه کشوری در استان اردبیل داشتیم که در زیر مشروح این گفتگو از نظرتان می گذرد.
جناب آقای جوادی لطفاً خودتان را برای مخاطبان ما معرفی بفرمایید.
●بله بنده عظیم جوادی هستم دارای دو فرزند بوده ، راننده دستگاه سنگین در راهداری شهرستان اردبیل شاغل هستم . حدود سی سال است که در خدمت مردم بوده و امر خدمت رسانی به مردم عزیز وطنم ایفای وظیفه می کنم.
چند بار به عنوان راهدار نمونه انتخاب شده اید؟
● بنده پیش از این دو بار به عنوان راننده نمونه استانی انتخاب شده و این بار نیز به عنوان راهدار نمونه کشوری انتخاب شدم و از این انتخاب خرسندم.
به نظرتان چرا شما را به عنوان راهدار نمونه انتخاب کرده اند؟
● ببینید ، راهداری شغل سخت و مشقت باری است . شاید باور نکنید ما در طول خدمتمان روزهایی داشته ایم که برایمان غذا و آب نرسیده است هفته ها در گردنه های صعب العبور از خانواده خود دور مانده ایم و در سخت ترین شرایط جوی ممکن زیر برف و کولاک کار کرده ایم تا جاده هایمان را برای تردد مردم باز نگه داریم. با تمام سختی ها و کمبودها ، خم به ابرو نیاورده و به عشق وطن و مردم و مسئولان استانمان که حقیقتاً مسئولان خوب و دلسوزی هستند ، پای کار ماندیم و راه ها را برای مردم نگه داشتیم. شاید همان عشق و دلداگی به مردم عزیزمان بود که سبب انتخاب اینجانب به عنوان راهدار نمونه شده است.
خوب ، شما به عنوان راهداری که سی سال سابقه داشته و با تمام پستی ها و بلندی های حرفه خود آشنایی دارید و با آن زندگی کرده اید، لطفاً بفرمایید که راهداران عزیز ما چه مشکلاتی دارند که باید حداقل در این روز به خصوص که متعلق به راهداران است، شنیده شود؟
● عمده مشکلی راهداران عزیز ما دارند، شناسایی این شغل به عنوان شغل سخت و زیان آور است. انتظار راهداران این است که قانون سخت و زیان آور بودن مشاغل در مورد راهداران هم به مرحله اجرا گذاشته شود.
شیرین ترین خاطرات شما احتمالا زیاد است ، یکی از آن خاطرات شیرین دوران خدمتتان را برای ما تعریف کنید.
● بله همانطور که فرمودید خاطره زیاد است اما یکی از شیرین ترین خاطره من ، زمانی بود که خانم حامله ای در حین انتقال به بیمارستان ، گرفتار کولاک شده و گیر افتاده بودند که ما سریعاً راه را برای انتقال وی به بیمارستان باز کردیم. یا در فصل زمستان راه یکی از روستاها چنان مسدود شده بود که مردم یک روستا ذره ای امکان تردد نداشتند و فقط از طریق هوایی امکان انتقال مردم فراهم بود، اما ما جان خود را به دندان گرفتیم و با هر زحمتی که بود راه را برای مردم باز کردیم بعد از باز کردن راه ، مطلع شدیم که اگر راه را دیرتر باز کرده بودیم ، امکان داشته است بیماری اورژانسی که در روستا بود، جانش را از دست بدهد . اگر کمی دیر به بیمارستان منتقل می شد ، امکان داشت یک انسان جان خود را از دست می داد. وقتی با چنین خبرها و چنین صحنه هایی روبرو می شویم، از کار خود لذت برده و خدا را شکر می کنیم که امکان خدمت به مردم و افتخار خادمیت خلق الله را داریم.
گفتید که گاه گاهی حتی روزها و هفته ها از بودن در کنار خانواده هایتان محروم می شوید، آیا خانواده هایتان اعتراضی نمی کنند؟
● نه خوشبختانه خانواده های اغلب راهداران عزیز ، آنها را درک کرده و با ما تعامل می کنند. خانواده هم با وضعیت شغلی ما کنار آمده اند و اگر آنها ما را حمایت نمی کردند، حقیقتاً کار برای ما بسیار سخت می شد. جا دارد که من از خانواده خود و تمام خانواده های راهداران عزیزمان تشکر کنم . من از کسانی تشکر می کنم که بستر خدمت به مردم را برای ما فراهم کرده اند و در کار خیری که انجام می دهیم با صبر و شکیبایی و با بردباری و همراهی خود، در این اقدام های خداپسندانه سهیم بوده و هستند.
آقای جوادی کار با دستگاه سنگین راهداری قطعاً مشکلاتی هم دارد، در این روز بخصوص میخواهم قدری هم از مشکلاتی که غیر از اجرای قانون سختی کار دارید ، برایمان بگویید.
● علاوه بر مشکلاتی که مطرح شدن ، مستهلک و فرسوده بودن دستگاه های راهداری است که در حین انجام کار ما را اذیت می کند. اغلب ماشین آلات راهداری عمر مفید خود را از دست داده اند و ادارات راهداری هم علیرغم اینکه فداکارانه تلاش می کنند تا بخش اعظمی از مشکلات را مدیریت کنند ، اما به علت محدودیت در تامین منابع مالی برای نوسازی ماشین آلات ، همچنان با مشکل مواجه هستند ، که امیدوارم متولیان امر در این خصوص مسئولان ما را یاری کنند تا خدای نکرده به واسطه عدم امکان تهیه قطعات و نوسازی دستگاه های راهداری وقفه ای در امر خدمت به مردم پیش نیاید.
حاج عظیم جوادی به عنوان راهدار نمونه کشوری ، چه خواسته ای از مسئولان محترم دارد؟
● من از مدیرکل محترم راهداری و حمل و نقل جاده ای استان ، معاونان راهداری ، حمل و نقل ، راه های روستایی ، راه اصلی و فرعی تشکر کرده و علیرغم اینکه خودم بازنشست می شوم ، از مسئولان امر درخواست می کنم ، راهداران عزیزمان را دریابند. از تمام کسانی که در خصوص اجرای قانون سختی کار می توانند کمک حال راهداران عزیزمان باشند ، عاجزانه درخواست می کنم به این قشر زحمت کش کمک کنند تا قانون سخت و زیان آور بودن شغل راهداری شامل حالشان شود. شاید باورش برای شما سخت باشد ، اما گفتن آن را برای خود واجب شرعی می پندارم . باشد که ذکر این نکته تلنگری برای تصمیم گیران کشور باشد، به خداوندی خدا قسم میخورم که حتی گاهاً اتفاق افتاده است که همکاران ما شب را در داخل کابین دستگاه های سنگین و نیمه سنگن خوابیده اند.
چطور شد که شغل راهداری را انتخاب کردید؟
● اواخر سال ۶۸ بود. پدر خدا بیامرزم مریض بود. راه ها بسته بود. روستایی که ما در آنجا سکونت داشتیم در نوار مرزی قرار دارد. ( روستای ائل خانلار از توابع بخش موران شهرستان گرمی استان اردبیل ) این روستای روستای دور افتاده ای بود که با کوچکترین بارندگی ، امکان هر گونه تردد از ساکنان روستا سلب می شد. بنده با رییس پاسگاه محل رفیق بودم ، به اتفاق وی ، هر قدر تلاش کردیم و به هر جایی که به فکرمان می رسید زنگ زدیم تا راه روستا را باز کنند تا من بتوانم پدر بدحالم را به مراکز درمانی منتقل کنم اما تلاش های ما بی ثمر ماند. در همان زمان زمان تصمیم گرفتم که درس خود را ناتمام گذاشته و وارد این شغل شوم. لذا با انتخاب حرفه راننده دستگاه سنگین وارد این عرصه شدم. بعد از خدمت سربازی جذب اداره جهاد سازندگی شدم و از همان زمان به صورت جدی ، این کار را دنبال کردم.
خوب بسیار خوشحال شدم از اینکه به بهانه این گفتگو با شما تلاشگر عرصه خدمت در حوزه راهداری آشنا شدم لطفاً در پایان این گفتگو چنانچه حرف ناگفته ای دارید بفرمایید.
● من هم از گفتگو و مصاحبت با شما خوشحال شدم و از جنابعالی ، همکاران محترمتان و از مسئولان عزیز اداره کل راهداری و حمل و نقل جاده ای استان و شهرستان به واسطه فراهم نمودن امکان این مصاحبه قدردانی می کنم.