هوای اهواز داغ است، اردبیل چرا تب کرده است؟
- شناسه خبر: 12076
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۲۴
- بازدید : 329 بازدید
- نویسنده: سردبیر
شیوابیان-یادداشت-مالک رضایی✍
در این تب و تابی که اهواز و خوزستان و … گرمای بالای ۵۰ درجه را سپری می کند حقیقتا من نمی دانم اردبیل برای چه تعطیل است؟
واقعا که در این آشفته حالی اهواز، این نازک خیالی اردبیل برای چیست؟
هوای اردبیل هم اکنون ۲۳ درجه سانتی گراد بالای صفر را در حال سپری کردن است. سحرگاه سپیده دم آن، ۱۸ درجه بود و در خنک ترین ساعت صبحگاهی خود ۱۶ درجه را پشت سر گذاشته است .
مردم اردبیل، معطل کارهای بانکی و اداری و نظارتی و بوروکراسی کم رمق اما پر هزینه هستند .آنوقت کارمندان بانکها و ادارات و مراکز بهداشتی و نظارتی اردبیل، در این هوای دلپذیر تابستانی و سبلانی آن با استفاده از این تعطیل دولت داده خود ، بار سفر بسته و در آغوش طبیعت غنوده اند.
تو گویی که طاقت مهمان نداشت، خانه به مهمان گذاشت!
کشاورزان زحمتکش و دامدار و باغدار و نیز عوامل بخش خصوصی در کارهای آسفالت و راهسازی و جاده سازی و …در فضای باز و زیر آفتاب بدون هیچ ناظر اداری به کار خود مشغولند و اما فضای خنک و سر بسته و در بسته ادارات بدون کوچکترین نیازی به وسایل سرمایشی، گویی برای حضور کارکنانش غیر قابل تحمل گشته و هم اکنون با دریافت حقوق روزانه و لابد کارانه و یارانه و …، مشغول باد زدن خود در منازل و یا سیر و سفر در طبیعت هستند .
خنده دار نیست ؟
و این در حالیست که در نقاط مختلفی از استان از جمله سرعین ، برای به صبح رساندن هر شب به صبح ، باید لباس گرم پوشید و در اقامتگاههای آن ، پنجره ها را محکم بست و حتی شوفاژ روشن کرد.و این گزارش هوای این دیار است. که چشم تابان ماه آن از فراز آسمان آن بر این تعطیلی گرما زدگی ما می خندد .
محض رضای خدا هیچ ناظر بهداشتی نیست که در این سه روز تعطیلی از وضعیت اسفبار استخرهای آن بازدید کند تا انبوه مسافرین،حداقل نگرانی آلودگی چشم و اجسام و ابدان خود را نداشته باشند .
این حاصل مشاهدات ، از این تعطیلی دو روز گذشته این دیار است که قرار است به تعطیلی آخر هفته هم متصل شود.
به نظر می رسد خیلی وقت است که بود و نبود این بوروکراسی عریض و طویل و پر هزینه، چندان تفاوتی در حال ما ایجاد نمی کند و حتی در تعطیلی ده روزه آن هم می توان گفت که :
وقتی که تو رفتی، آب از آب تکون نخورده ، خورشید نمرده .دریا و بیابان خدا دست نخورده…
انگارنه انگارکه از تو اثری بود.انگار نه انگار که بر دیدن من چشم و سری بود.انگار نه انگار که این مزرعه را آب گرفته…